سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دیپلماسی حفظ آبرو

روزنامه کیهان شنبه 5 آبان ماه

یادداشت روز

دیپلماسی حفظ آبرو

«آمریکا تلاش می کند ثابت کند هنوز ناامید نشده و می تواند ادامه بدهد» این مهمترین پیام شوی تلویزیونی دیروز رایس-پاولسن بود. وزرای خارجه و خزانه داری آمریکا روز جمعه اعلام کردند ایالات متحده تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال می کند تا کمک بیشتری به موثر واقع شدن تلاشهای دیپلماتیک علیه ایران کرده باشد. این تحریمها بر روی بخشهایی از سپاه پاسداران که آمریکاییها ادعا می کنند متولی عملیات برون مرزی است متمرکز شده و علاوه بر این چند بانک ایرانی را هم به این بهانه که با برنامه هسته ای و موشکی مرتبط هستند دربر می گیرد. تکرار تجربه اعمال تحریمهای یک جانبه علیه ایران از جانب آمریکا آن هم پس از مدتها تلاش ناموفق برای «بین المللی کردن مسئله ایران» چه معنایی می تواند داشته باشد؟ آمریکاییها چه چیز می خواهند بگویند که تا به حال نگفته اند؟ به لحاظ تاریخی تقریباً هیچ کس تردید ندارد که تحریمهای اعمال شده علیه ایران حتی به حداقل اهداف خود هم دست پیدا نکرده است. به یک معنا آنچه روز جمعه در واشینگتن اعلام شد سومین سری از تحریمهای آمریکا علیه ایران است. سری اول که اعمال آن از سال 1996 آغاز شده همان است که به نام سناتور دموکرات کنگره کانون داماتو خوانده می شود. معروف است که داماتو به تحریم کردن کشورهایی که از آنها خوشش نمی آمد علاقه فراوانی داشت. او پیش از ایران تحریمهایی علیه عراق و لیبی هم به تصویب رسانده بود. قانون داماتو مقرر می کرد شرکتهایی که ظرف یکسال بیش از 40 میلیون دلار در ایران سرمایه گذاری کنند از دادو ستد با دولت آمریکا محروم خواهند شد. پس از آن در سال 1999 قانون دیگری در آمریکا به تصویب رسید که با موضوع سلاحهای کشتار جمعی ارتباط داشت و بر مبنای آن دولت آمریکا اجازه می یافت برای جلوگیری از برای آنچه تلاش ایران برای دستیابی به سلاحهای کشتار جمعی خوانده می شود از ابزار اعمال محدودیتهای پولی و مالی استفاده کند. این قانون تا امروز هر سال از جانب رییس جمهور آمریکا تمدید شده و تاکنون دهها شرکت روسی، اروپایی، هندی و شرکتهای دیگری از مناطق مختلف جهان مشمول محدودیتهای آن واقع شده اند. تا زمان نگارش این یادداشت هنوز خبری که تایید کند تحریمهای جدید در چارچوب همان قانون سال 99 بوده منتشر نشده بنابراین می توان فرض کرد امریکاییها دور جدیدی از تحریمها را آغاز کرده باشند اگرچه حتی اگر معلوم شود تحریمهای تازه اعلام شده ذیل همان قانون قبلی قرار دارند هم تغییری در اصل مساله ایجاد نمی شود. با این اتفاق لااقل به دو شکل می توان مواجه شد. اول بررسی فرایند تاریخی تحریمهای آمریکا علیه ایران و دوم نتایجی که به طور خاص در مقطع فعلی از این اقدام آمریکا می توان گرفت. به لحاظ تاریخی همانطور که پاتریک کلاوسون در مقاله معروف خود درباره سیر تحریمهای آمریکا علیه ایران نوشته آمریکاییها از پی گیری پروژه تحریم همواره مشخصاً 3 هدف خاص را تعقیب می کرده اند: 1- تغییر رژیم در ایران 2- تغییر رفتار جمهوری اسلامی  3- تضعیف توانایی ایران برای دستیابی به اهداف خود. اکنون و پس از گذشت سالها از آغاز تحریم ایران توسط آمریکا واضح است که این کشور به هیچ یک از این سه هدف دست نیافته است. نظام جمهوری اسلامی ایران اکنون باثبات ترین کشور منطقه خاورمیانه است. در حالیکه تقریباً تمامی کشورهای همسایه ایران به انحاء مختلف دچار بی ثباتی سیاسی هستند وضعیت در ایران کاملاً عادی است و تهدیدهای پی دی پی آمریکا و جنگ روانی وسیع رسانه های غربی هم هیچ تاثیری در فضای عمومی ایران نگذاشته است. کشورهای متحد آمریکا در خاورمیانه بدترین دوران خود را از حیث مشروعیت سیاسی می گذرانند به گونه ای که یک انتخابات دموکراتیک بزرگترین خطری است که می تواند آنها را تهدید کند. به تعبیر تحلیلگران آمریکایی اکنون ایران و آمریکا هر دو سعی می کنند دامنه نفوذ خود را در خاورمیانه گسترش دهند تنها با یک تفاوت ایران برای گسترش نفوذ خود به برگزاری انتخابهای دموکراتیک نیاز دارد در حالیکه آمریکا از ابزار سیاسی استفاده می کند و البته توفیق آن به هیچ رو با ایران قابل مقایسه نیست. درباره هدف دوم تنها اشاره به این نکته کافی است که ایران حتی یک مورد از اصول حاکم بر رفتار خود را که از ابتدای انقلاب تاکنون به آنها پایبند بوده تغییر نداده است. در مقابل آمریکاییها طی ماههای گذشته پی از مواجهه با قدرت بی بدیل ایران در منطقه مجبور شده اند از بسیاری از خط قرمزهایی که بر تعامل خود با ایران حاکم کرده بودند صرفنظر کنند و اینطور که از قرائن می توان فهمید عقب نشینی های بیشتری هم در راه است. هدف سوم اما شاید از معدود موارد در تاریخ سلطه جویی امریکاست که نشان می دهد چگونه تلاش سازمان یافته برای عقب نگهداشتن کشورهای خاص اتفاقاً به رشد و پیشرفت شتابان آنها می انجامد. آنچه ایران اکنون چه در داخل خاک خود و چه در خارج از مرزها در اختیار دارد بسیار بیشتر از آن چیزی است که زمانی حتی خوشبین ترین ناظران می توانستند پیش بینی کنند. همین دو روز پیش جان بولتون نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل که چندی پیش به دنبال بالا گرفتن موج حذف تندروها در کاخ سفید کنار گذاشته شد اذعان کرد ایران به رغم تحریمها توانسته بر تمامی دشواریهای فنی در برنامه هسته ای خود غلبه کند و تازه این غیر از آن چیزی است که آمریکاییها به خاطر اشتباهات خود در جای جای منطقه خاورمیانه به ایران هدیه کرده اند. ایران همواره تاکید کرده با توجه به ساختار کنونی اقتصاد جهانی و ظرفیتهای بی بدیل بازارهای منتشر در جهان تحریمها علیه ایران هرگز موثر عملی و حتی ممکن نخواهد بود و تنها باعث پافشاری بیشتر ایران بر اهدافش خواهد شد. این نتیجه ای است که آمریکا اگر تجربه حدود دو دهه تحریم پیدا و پنهان علیه ایران را صادقانه بررسی کند چاره ای جز اذعان به آن نخواهد داشت. شکل دوم مواجهه با اقدام اخیر آمریکا این است که ببینیم بر فضای فعلی مذاکرات درباره مساله هسته ای ایران و دیگر پرونده های مرتبط با ایران در خاورمیانه چه تاثیری خواهد گذاشت. یک معنای روشن اقدام روز جمعه رایس-پاولسن بی گمان این است که آمریکا از جلب موافقت و همراهی دیگران در تحریم ایران ناامید شده و به همین دلیل دوباره یکجانبه علیه ایران اقدام کرده است. اعمال تحریمهای یکجانبه علیه ایران یعنی آمریکاییها نه تنها از ادامه مسیر شورای امنیت علیه ایران ناامید هستند بلکه حتی در قالب مجامع منطقه ای مانند اروپا هم موفق به پیشبرد رویکرد خود علیه ایران نشده اند. محتوای تحریمها علیه ایران هم کاملاً تکراری و کلیشه شده است. دقیق اگر باشیم می توان دید که آمریکاییها در مقابل ایران به وضع جالبی افتاده اند. وقتی به ول خودشان در صحنه فلسطین و در واقع برای تضعیف ایران- می خواهند صلح برقرار کنند، سراغ کسانی می روند که اساساً با آنها دعوا ندارند و وقتی می خواهند کسی را تحریم کنند آنچه را که قبلاً هم اجرا می شده روی کاغذ می نویسند و دوباره از نو می خوانند! اسم این کار بیش از آنکه اعمال قدرت باشد تلاش برای حفظ آبروست. آمریکاییها نمی خواهند و نمی توانند- علیه ایران کاری بکنند اما به این نیاز دارند که دیگران فکر کنند کارهایی در دست انجام است.

                                                                             مهدی محمدی