سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مغزهای آک بند

روزنامه کیهان دوشنبه 30 مهر ماه 1386

نکته

مغزهای «آک بند» ؟!

 

استعفای لاریجانی از دبیری شورای عالی امنیت ملی و جایگزینی جلیلی به این سمت همانگونه که انتظار می رفت و طبیعی نیز بود بلافاصله بعد از اعلام خبر با تفسیر و تحلیل و گمانه زنیهای گسترده ای در داخل و خارج کشور روبرو شد. در برخی از این تحلیلها و گمانه زنیها رد پایی از واقعیت دیده می شود و برخی از آنها به اندازه ای سطحی و دم دستی است که «خنده دار» به نظر میرسد.اختلاف سلیقه میان لاریجانی و رییس جمهور در پاره ای از مسایل واقعیتی است که در برخی تحلیلها دیده می شود اختلاف آنها در اهداف و راهبرد هسته ای کشورمان نظریه ای سخیف و ناشی از کم اطلاعی و نگاه سطحی برخی از تحلیلگران است چرا که تصمیمهای کلان و راهبردی در پرونده هسته ای بر عهده شورای عالی امنیت ملی است و این تصمیم ها با حضور همه اعضا از جمله رییس جمهور به تصویب می رسند و فقط با تایید رهبر معظم انقلاب رسمیت می یابند، بنابراین دبیر شورای عالی امنیت ملی هر که باشد ملزم به اجرا و عملیاتی کردن مصوبات این شورا خواهد بود و بدیهی است که اختلاف نظر راهبردی میان رییس جمهور و دبیر شورای عالی امنیت ملی اساساً بی معنی است. اگرچه اختلاف نظر در محدوده اجرا و یا گزینش تیم معاونان و امثال آنها که در حد اختلاف سلیقه است همیشه امکان بروز دارد و این تفاوت سلیقه در جابه جایی اخیر بی تاثیر نبوده است. با توجه به ساختار شورای عالی امنیت ملی و گردش کار مصوبات آن که تایید رهبری نقطه پایان و رهایی آن است، تحلیل و گمانه افراد و گروههایی که تغییر دبیر شورای عالی امنیت ملی را به مفهوم تغییر در استراتژی هسته ای ایران تلقی می کنند- یا به خاطر وابستگی های جناحی اینگونه وانمود می کنند- گمانه ای بی اساس است چراکه تغییر استراتژی هسته ای کشور حتی با جابه جایی روسای دولتها نیز امکان پذیر نیست و تا کنون نبوده است. هر چند که بینش و منش روسای جمهور در میزان پیشرفت امور نقش موثری دارد بی آنکه در تغییر استراتژی موثر باشد. و اما سطحی ترین تحلیلها که از سوی برخی گروههای سیاسی مدعی اصلاحات ارائه شده است ارتباط این جابه جایی با سفر پوتین به ایران است. این گمانه به اندازه ای سخیف و دم دستی است که فقط می توان آن را خنده دار توصیف کرد. چرا که وقتی که جمهوری اسلامی ایران در برابر زور گویی و باج خواهی 1+5 کمترین چرخشی از خود نشان نداده است آیا تصور چرخش در برابر پوتین که فقط یکی از اعضای این گروه آن هم نه اصلی ترین و قوی ترین آنهاست خنده دار نیست؟ و بر فرض محال-چون فرض محال که محال نیست- اگر چنین چرخشی در دستور کار باشد تغییر دبیر شورای عالی امنیت ملی چه نقشی می تواند در این تصمیم داشته باشد؟ و بالاخره چرا این چرخش به صورت آشکار و در جریان مذاکرات هسته ای اعلام نشود؟ این تحلیل خنده دار فقط از سوی برخی گروههای مدعی اصلاحات و مخصوصاً یکی از آنها که به پستو نشینی شهره است ارائه شده و محافل خارجی به خاطر حفظ پرستیژ خود از اینگونه تحلیلهای مضحک خودداری کرده اند. به عنوان مثال یکی از اعضای مرکزیت این گروه پستونشین در واکنش به جابه جلیی اخیر گفته است بالاخره خبر استعفای آقای لاریجانی که بلافاصله پس از بازگشت پوتین از تهران صورت گرفته بود با سه روز تاخیر رسماً اعلام شد! کج سلیقگی و ضعف مدیریت خبری مسئولان ذیربط نیز در پیدایش اینگونه تحلیلهای دم دستی بی تاثیر نبوده است. زیرا واقعیت آن است که آقای لاریجانی نزدیک به دو هفته قبل استعفای خود را به رییس جمهور تسلیم کرده و این استعفا بعد از چند روز نهایی شده بود و خبر آن در بسیاری از محافل سیاسی حتی در برخی محافل خارجی- پیچیده بود بنابراین جای این سوال هست که چرا این خبر در گرماگرم جریان سفر پوتین به ایران و بازتابهای پر حجم آن اعلام می شود تا برخی از مغزهای «آک بند» -بخوانید کار نکرده- بهانه ای برای تحلیلهای من درآوردی و خنده دار پیدا کنند؟! البته ممکن است گفته شود اگر این خبر قبل از سفر پوتین اغلام می شد همان مغزهای آک بند در تحلیلهای خنده دار خود از این استعفا به جای «موخره» از «مقدمه» ! سفر پوتین استفاده می کردند ولی خبر قطعی آن هم خبری که قبلاً ولو در سطح محدود منتشر شده بود بهتر آنکه به موقع خود اعلام شود. و اما برخی نیز استعفای دکتر لاریجانی را با هدف آغاز فعالیت گسترده و پیگیر ایشان در جبهه اصولگرایان و در راستای انتخابات مجلس هشتم ارزابی کرده اند. این دسته از تحلیلگران که گمانه آنها-صرفنظر از صحت و سقم آن- هوشمندانه است برای اثبات نظر خویش عمدتاً روی سه نکته تاکید داشتند.1- هوشمندی و سابقه مدیریت قوی لاریجانی2- اعتماد راسخ وی به اصولگرایی 3- توان تجربه شده تشکیلاتی و سازماندهی. این تحلیل در هر دو طیف اصولگرایان و اصلاح طلبان دیده می شود با این تفاوت که طیف اول با خرسندی و طیف دوم با نگرانی  و اضطراب از آن یاد می کنند. و بالاخره اگر چه لاریجانی در دوران مسئولیت هسته ای خود موفقیتهای فراوانی داشته است ولی جابجایی او-بدون اظهار نظر درباره آن- اولاً تغییری در سیاست کلان و راهبرد هسته ای جمهوری اسلامی ایران ایجاد نمی کند، ثانیاً تجربیات او مخصوصاً به عنوان نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی همچنان در خدمت نظام و جبهه اصولگرایان است و ثالثاً جایگزین او از شجاعت توانمندی آزمون شده و عزم راسخی برخوردار است که این ویژگیها مانند بسیاری از موارد  مشابه دیگر می تواند در فاصله ای کوتاه کمبود تجربه ایشان در عرصه هسته ای را جبران کند.. 

حسین شریعتمداری