سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آقای رییس سر لیست اصول گرایان

گزارش تحلیلی «اعتماد» از فعل و انفعالات محافظه کاران برای انتخابات مجلس
آقای رئیس سرلیست اصولگرایان

گروه سیاسی، ایرج جمشیدی؛ اگر به مانند انتخابات 24 آذر سال گذشته حادثه غیر مترقبه یی در اردوگاه اصولگرایان رخ ندهد به احتمال قریب به یقین «غلامعلی حدادعادل» رئیس فعلی مجلس به عنوان سرلیست انتخاباتی گروه های اصلی اصولگرا قرار خواهد گرفت. آنگونه که حسین نجابت نماینده تهران و سخنگوی فراکسیون اصولگرایان مجلس هفتم خبر داده است غلامعلی حدادعادل در راس لیست انتخاباتی هسته اصلی اصولگرایان موسوم به «جبهه متحد اصولگرایان» قرار خواهد گرفت و شخصیت های دیگری نظیر علی لاریجانی، علی اکبر ولایتی و احمد توکلی هم اگرچه به عنوان سه سرلیست احتمالی بعدی در نظر گرفته شده اند اما هنوز ورود آنان به عرصه انتخابات معلوم نیست. علی اکبر ولایتی تاکنون در این زمینه اظهارنظری نکرده است. علی لاریجانی هم اگرچه بعد از برکناری از دبیری شورای عالی امنیت ملی شایعه کاندیداتوری و حتی ریاست احتمالی اش بر مجلس هشتم مطرح است اما او تاکنون بر عدم کاندیداتوری خود تاکید کرده ولی با این وجود تلاش ها برای راضی کردن او ادامه دارد. احمد توکلی هم روز دوشنبه هفته جاری به صورت تلویحی از عدم کاندیداتوری اش برای مجلس هشتم سخن به میان آورد و بلافاصله این شایعه قوت گرفت که احتمالاً احمد توکلی در صدد است خود را برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری بعدی آماده کند، اما در این میان غلامعلی حدادعادل رئیس مجلس نه تنها کاندیداتوری خود را تکذیب نکرد، بلکه در یکی از کنفرانس های مطبوعاتی اش در مجلس گفت تابع نظر اصولگرایان است و هرگونه که صلاح بدانند او هم می پذیرد. در واقع حدادعادل با تعارفات معمول و رایج در نظام جمهوری اسلامی کاندیداتوری خود را اعلام کرد. به این ترتیب در شرایطی که حضور انتخاباتی تعدادی از سران شاخص جناح اصولگرا در هاله یی از ابهام قرار دارد این تنها نام غلامعلی حدادعادل است که باقی مانده و به ناچار او سرلیست اصولگرایان خواهد بود؛ سرلیستی که به نظر می رسد حتی با ورود سایر سران شاخص اصولگرا مرتبه خود را حفظ کند و نام سایرین بعد از او قرار گیرد، اما حدادعادل که ظاهراً قرار است به مانند انتخابات مجلس هفتم باز هم در راس لیست اصولگرایان در تهران قرار گیرد، کیست و چه سوابق سیاسی دارد؟ غلامعلی حدادعادل که تصویرش با آن قامت لاغر و گونه استخوانی اش توام با حرکاتی ملیح همیشه از تلویزیون پخش می شود، پیش از آنکه یک چهره سرشناس سیاسی با سوابق و مبارزات انقلابی باشد یک چهره فرهنگی شناخته می شود که حتی تا یک دهه پیش نامی از او در عرصه سیاست نبود، اما ظاهراً تقدیر و سرنوشت او به گونه یی دیگر رقم خورده است. حدادعادل ناگهان خود را در عرصه سیاست دید. در انتخابات مجلس ششم به عنوان تنها کاندیدای محافظه کاران در تهران و در انتهای لیست وارد مجلس ششم با اکثریت اصلاح طلب شد، اما حدادعادل به واسطه شرایط و موقعیت ویژه اش توانست در اولین فعالیت سیاسی اش ریاست فراکسیون اقلیت مجلس - متشکل از حدود 60 نماینده محافظه کار - را بر عهده بگیرد.

اگرچه حدادعادل به دنبال تغییر و تحولاتی در جریان شمارش و چگونگی اعلام نتایج آرای شهر تهران وارد مجلس شد، اما این نحوه ورود مانع از آن نشد تا حدادعادل پله های ترقی را به سرعت طی نکند؛ شخصیتی که روزگاری همگان او را به عنوان رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی و فردی مبادی آداب می شناختند اما فقط چهار سال وقت لازم بود تا پست جدید حدادعادل سایه یی سنگین بر سابقه فرهنگی اش بیندازد، چرا که حدادعادل در شرایط خاصی بر کرسی ریاست مجلس هفتم تکیه زد و از قضا لقب اولین ساختار شکن عرفی در نظام جمهوری اسلامی هم به او داده شد. چرا که در شرایطی که اکثریت اصلاح طلب مجلس ششم در صدد برآمدند ساختارشکنی کرده و برای اولین بار ریاست مجلس را به فردی غیرروحانی بسپارند اما موفق نشدند و در نهایت این شیخ مهدی کروبی بود که مورد اجماع قرار گرفت و البته آخرین شیخ الرئیس مجالس شکل گرفته در نظام جمهوری اسلامی هم به شمار می رفت زیرا بعد از او این غلامعلی حدادعادل بود که ریاست مجلس هفتم را بر عهده گرفت و برای اولین بار تصاویر یک شخصیت کت و شلوارپوش به عنوان رئیس مجلس از تلویزیون پخش شد، عکس ها و کاریکاتورهایش هم زینت بخش رسانه های مکتوب شد.

اما این تحولات در واقع تنها یک وجه ماجرا و آن هم بخش آشکار بود چرا که این تحولات زمینه ساز و مقدمه یی برای تسلط محافظه کاران - که اکنون نام خود را به اصولگرایان تغییر داده اند- بر دولت و حذف کامل اصلاح طلبان از عرصه رسمی قدرت بود.کما اینکه غلامعلی حدادعادل در مقام رئیس مجلس در اولین سخنرانی اش در آغاز مجلس هفتم از تلاش اصولگرایان برای حل مشکلات اقتصادی و کاهش تنش های سیاسی سخن به میان آورد و کمی بعد هم اعلام کرد هدف ما تبدیل ایران به ژاپن اسلامی است. اگرچه حدادعادل بعدها انتساب این سخن به خود را تکذیب کرد و در این مورد یک شباهت عجیب بین او و احمدی نژاد به اذهان متبادر شد چرا که احمدی نژاد هم مهمترین وعده انتخاباتی خود یعنی شعار آوردن پول نفت سر سفره های مردم را تکذیب کرد. به هر حال وجه اشتراک آن بود دو شخصیت اصولگرایی که در راس دو قوه مقننه و مجریه قرار گرفتند در اقدامی مشترک مهمترین شعار خود را تکذیب کردند. گو اینکه در این زمینه حدادعادل گوی رقابت را از احمدی نژاد ربود و او پیش از همه تبدیل ایران به ژاپن اسلامی را رد کرد. این در حالی بود که حدادعادل در اولین روز مجلس هفتم در راهروهای پارلمان در پاسخ به این سوال خبرنگاران که استراتژی مجلس هفتم چیست فقط یک کلمه پاسخ داد و گفت؛ کار، فقط کار آن هم در حوزه اقتصادی.

اینک مجلس هفتم در ماه های آخر عمر خود قرار گرفته و به زودی صندوق های رای ترکیب مجلس هشتم را تعیین می کنند، ترکیبی که اینک اصولگرایان در صدد برآمده اند با سرلیستی حدادعادل سرنوشت آن را مانند مجلس هفتم رقم بزنند اما ظاهراً مشکلات زیادی سر راه آنان قرار دارد. از یک سو اعتماد مردم به شعارهای اقتصادی اصولگرایان کاهش یافته است، چرا که اکنون حدود سه سال است که اصولگرایان به صورت کامل اختیار کشور را به دست گرفته اند اما احمدی نژاد به عنوان عالی ترین مقام اجرایی کشور در تلویزیون حاضر شد و اعتراف کرد کشور با گرانی، تورم و مشکلات اقتصادی مواجه است؛ اعترافی که دقیقاً خلاف وعده های انتخاباتی اصولگرایان بود. بنابراین اولین مانع موفقیت اصولگرایان ناکامی گذشته آنان در بهبود اوضاع اقتصادی است. به تبع این ناکامی، موجی از تشتت و اختلاف آرا اردوگاه اصولگرایان را در بر گرفته است. چرا که هر شاخه یی تقصیرات را به گردن شاخه دیگر اصولگرایان می اندازد و به این ترتیب احتمال چند شقه شدن گروه های متنوع و متکثر این جناح وجود دارد. شاید سرلیست کردن غلامعلی حدادعادل چاره یی برای این مشکل باشد اما حدادعادل هم مشکلات خاص خود را دارد. از یک سو طیفی از نمایندگان اصولگرا از فراکسیون 200 نفره اصولگرایان مجلس هفتم انشعاب و با نام اصولگرایان منتقد و مستقل فعالیت جدیدی را در مجلس آغاز کردند، اتهامات سنگینی را متوجه هیات رئیسه به خصوص شخص غلامعلی حدادعادل رئیس مجلس کردند و او را به عنوان رئیس مجلسی معرفی کردند که بیشتر از آنکه جانب مجلس و دفاع از شأن نمایندگان را بگیرد از دولت احمدی نژاد حمایت می کند و سعی بر چشم پوشی از خطاها و بعضاً بی توجهی های دولت به نمایندگان دارد. گذشته از آن حدادعادل طی سه سال و نیم گذشته بیشتر از آنکه اقتدار قانونی خود را در اداره جلسات علنی مجلس نشان بدهد در مواردی قاطعیت لازم را به خرج نداده و همین مساله باعث شده تا در مجلس اتفاقات غیرمنتظره و بعضاً جالب توجهی رخ بدهد. مثلاً در جریان بررسی بخش عمرانی اولین بودجه دولت احمدی نژاد در اسفندماه سال 1384 وقتی که احمد توکلی، حسن سبحانی، رضا عبداللهی و چند نماینده بانفوذ دیگر تصویب بخش عمرانی بودجه را نپذیرفتند، حدادعادل هم مصوبه را باطل اعلام کرد و نهایتاً بعدازظهر همان روز بار دیگر همان بخش از بودجه در جلسه علنی بررسی شد؛ امری که تاکنون مسبوق به سابقه نبوده و برخی نمایندگان عدم قاطعیت حدادعادل در اداره جلسه علنی را عامل بروز چنین وضعیتی تشخیص دادند. البته این تمام مشکلات فراروی حدادعادل برای سرلیستی و ریاست احتمالی وی بر مجلس هشتم نیست چرا که تعدادی از طیف های اصولگرایان به هر تقدیر حاضر به پذیرش زعامت اصولگرایانه حدادعادل نیستند و افراد دیگری را به او ترجیح می دهند.

به خصوص اینکه همین طیف های ناراضی اصولگرا معتقدند حدادعادل در کسوت رئیس عالی اصولگرایان در مجلس نتوانسته بی طرفی کامل میان نمایندگان متعلق به اصولگرایان را رعایت کند و در مواردی به نفع فرد یا جریان خاصی از اصولگرایان اقدام کرده است. البته به رغم مشکلاتی که سر راه حدادعادل وجود دارد، این شخصیت اصولگرا از برخی امتیازات برخوردار است که شاید کمتر شخصیت اصولگرایی از آن برخوردار باشد.

چرا که حدادعادل نشان داده به واسطه همین امتیازات و موقعیت ویژه اش طی چند سال گذشته توانسته به مشکلات فائق آید. بدون شک حدادعادل اکنون با پشتگرمی همین موقعیت درصدد است مشکلات را مانند گذشته پشت سر بگذارد و زعامت خود را به اصولگرایان مایل به حضور در مجلس هشتم تثبیت کند.