سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دیدار شوم

روزنامه کیهان روز شنبه 22 دی ماه

یادداشت روز

دیدار شوم

«وقتی که سیاست خارجی مطرح می شود، وی دیگر یک اردک لنگ نیست و می تواند کارهای زیادی انجام دهد.»! این جمله را «ریچارد هاس» رییس شورای روابط خارجی آمریکا در مورد جرج بوش در آستانه سفر وی به خاورمیانه گفته است. رییس جمهور امریکا سفر دوره ای و در واقع تبلیغاتی- خود را به خاورمیانه از هفته قبل شروع کرده است. این سفر به دلایلی که خواهد آمد کانون توجه رسانه های جهان و تحلیل گران سیاسی قرار گرفته است.

این سفر که با هدف پیشبرد منافع رژیم صهیونیستی و تلاش برای تحریک کشورهای منطقه علیه ایران صورت می گیرد، به باور بسیاری از ناظران سیاسی از پیش شکست خورده است. بوش در مصاحبه ای که قبل از سفر با روزنامه عرب زبان الحیات داشت، ضمن آنکه مدعی شده هر آنچه که در خاورمیانه رخ می دهد با امنیت امریکا مرتبط است! اهداف خود را از سفر به خاورمیانه برقراری صلح و حل مناقشه فلسطین و اسراییل و همچنین انزوای ایران و ترغیب کشورهای منطقه برای موضع گیری علیه ایران خوانده است. البته نباید کارکردهای پنهان این سفر را که پیرامون آن فکر شده ولی معمولاً بدان تصریح نمی شود از نظر دور داشت؛ و آن اینکه بوش در دوره ای که قیمت نفت خام به بشکه ای  100 دلار رسیده در تلاش است با سفر به کشورهای حاشیه خلیج فارس و نفت خیزی چون عربستان، بحرین، امارات و کویت از امنیت انرژی امریکا اطمینان حاصل نماید. هم چنین رییس جمهور امریکا درصدد بهبود وجهه آمریکا در جهان و پاک کردن آثار منفی جنگ در افغانستان و عراق است.

سوالی که مطرح می شود این است که چرا جرج بوش این موقع را برای سفر خود انتخاب کرده است؟ و آیا اساساً می توان چنین وضعیتی را صرفاً تلاش رییس جمهوری دانست که محبوبیت خود را در کشورش و در جهان به شدت از دست داده و سعی دارد در ماههای آخر ریاست خود میراثی ظاهراً آبرومندانه بر جای گذارد؟

وضعیت خاص آمریکا در منطقه که با نشانه هایی چون از بین رفتن محبوبیت و وجهه این کشور در خاورمیانه و شکستهای پی در پی در منطقه شکل گرفته بوش را به این فکر انداخته است تا با اتخاذ سیاستی منفعلانه برای بازسازی وجهه آمریکا و جمهوری خواهان تلاش کند تا در پرتو کارکردهای رسانه ای شاید وجهه این کشور در انظار جهانی ترمیم شود.

روزنامه شیکاگو تریبون در حالی که این سفر را تور هشت روزه جرج بوش برای دیدن خاورمیانه می خواند می نویسد:«این سفر نمی تواند فرصت کافی برای رییس جمهور آمریکا به وجود آورد تا موانع پیش روی آخرین سال ریاست جمهوری خود را بردارد و به این ترتیب می توان گفت که تردیدهای زیادی در مورد بازدید بوش از خاورمیانه وجود دارد.»

بوش نه تنها در داخل آمریکا با مشکلات زیادی مواجه است بلکه در سیاست خارجی نیز با چالشهای بزرگی دست و پنجه نرم می کند. نتایج نظر سنجی موسسه پیو از افکار عمومی 47 کشور جهان نشانگر رشد فزاینده احساسات ضد امریکایی و مخالفت با سیاست خارجی کاخ سفید است. 89 درصد از فرانسویان، 83 درصد کاناداییها و 74 درصد از انگلیسیها سیاستهای آمریکا را در عرصه  بین الملل یک جانبه می دانند. همچنین به وضوح وجهه آمریکا در میان کشورهای اسلامی به   پایین ترین درجه خود رسیده است.

آمریکا در حالکه سعی دارد به بهانه مبارزه با تروریسم و با هدف تامین امنیت آمریکا ترکیب خاورمیانه را با طرح «خاورمیانه بزرگ» تغییر دهد، دست به هر جنایتی زده است. روز پنجشنبه و در حالیکه تنها دو روز از  حضور بوش در خاورمیانه با این ادعای واهی که «من تلاش می کنم قبل از پایان دوره ریاست جمهوری ام صلح را در خاورمیانه به وجود آورم.»! می گذرد جنگنده بمب افکنهای ارتش آمریکا به بهانه سرکوب القاعده 18 تن بمب بر سر ساکنان منطقه جنوب بغداد فرو می ریزند. جالب آن است که 62 درصد از خود آمریکاییها نیز با سیاستهای بوش در خاورمیانه، افغانستان و عراق و آنچه جنگ بر ضد تروریسم خوانده می شود و هم چنین با دخالت آمریکا در درگیریهای فلسطین و اسراییل مخالف اند. با این اوصاف آیا بازسازی چهره آمریکا توسط سران کاخ سفید شدنی است؟!

و اما صلح خاورمیانه سفر بوش در حالی صورت می گیرد که آمریکا در نوامبر گذشته کنفرانس به اصطلاح- صلح آناپولیس را برگزار کرد که البته هیچ نتیجه عینی و عملی در راه صلح دربر نداشت و حتی رژیم صهیونیستی پس از این کنفرانس بلافاصله جنین آناپولیس را با از سرگیری ساخت و ساز شهرکهای یهودی نشین در شرق بیت المقدس سقط کرد.

آمریکا به نوعی دنبال نجات آناپولیس است. هر چند محمود عباس و مسئولان تشکیلات خودگردان فلسطین مدعی اند که نشست آناپولیس دستاوردهایی برایشان داشته و بازگرداندن آمریکا به دایره میانجیگری برای حل مناقشه بین فلسطینی ها و رژیم صهیونیستی را یکی از نتایج آن بر می شمارند، اما در آن سو جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) تاکید کرده است که سخن از آتش بس با توجه به خوی تجاوزگری رژیم صهیونیستی بی معناست و ملت فلسطین به مقاومت مشروع خود ادامه خواهد داد.

شکی نیست که سفر بوش پوششی برای نسل کشی فلسطینی ها و حمایت از کشتار رژیم تروریستی اسراییل در نوار غزه و بازداشتها در کرانه باختری است و درست در همان زمانی که بوش با مقامات اسراییل و تشکیلات خودگردان درباره روند صلح چانه زنی می کرد و حماس را تروریسم می خواند خبرگزاریها از کشته و مجروح شدن دهها فلسطینی توسط رژیم صهیونیستی خبر می دادند.

جرج بوش در حالی وارد سرزمینهای اشغالی شده که به نوشته مطبوعات رژیم صهیونیستی در میان روسای جمهور آمریکا بیشترین حجم حمایت سیاسی و نظامی را از این رژیم به عمل آورده است. وی چند روز پیش در مصاحبه با یکی از شبکه های اسراییل صراحتاً اعلام کرد در صورت هر گونه تهدید علیه اسراییل بی چون و چرا از این رژیم حمایت خواهد کرد و آن را از باورهای اصلی خود می داند! بوش در این سفر با مطرح کردن شعار به اصطلاح «مبارزه با تروریسم» توانایی جنبش حماس را محدود خواهد کرد و در جهت از بین بردن همیشگی ایده حق بازگشت فلسطینیان به سرزمینشان اصرار خواهد کرد چیزی که به هر حال معنای «صلح» نمی دهد.

و اما برنامه انزوای ایران؛ بوش در آستانه سفر به خاورمیانه گفته است که «راه برخورد با مساله ایران از طریق دیپلماتیک، ادامه منزوی کردن این کشور در جامعه بین المللی است، وی در اظهاراتی در جمع نمایندگان تعدادی از روزنامه های عربی با بیان اینکه واشنگتن دارای برنامه کامل برای برخورد با ایران است می افزاید: «یکی از پیامهای من طی دیدار از منطقه آن است که مساله ایران را جدی بگیرید.»  

مقامهای آمریکایی بارها در دیدار با مقامات کشورهای عربی و در جریان سفر به این کشورها تلاش کرده اند تا با طرح این ادعا که برنامه هسته ای صلح آمیز ایران خطری بزرگ برای امنیت کشورهای منطقه است آنها را به این برنامه بدبین کرده و با سیاستهای خصمانه خود علیه ایران همراه سازند. آنان تلاش می کنند اینگونه القاء کنند که ایران به دنبال تسلط بر منطقه است. ضمن آنکه ادامه حضور تنش افرین خود را در منطقه توجیه نمایند بتوانند با فروش سلاح به این کشورها به بهانه خطر ایران کارخانه ها تولید تسلیحات و سلاحهای کشتار جمعی خود را از ورطه ورشکستگی نجات دهند. وزارت دفاع آمریکا اخیراً فروش موشکهای پاتریوت و سامانه هشدار اولیه را به امارات متحده عربی و کویت به ارزش 10 میلیارد دلار اعلام کرد. علاوه بر آنکه اخیراً فروش ضد هوایی آواکس را به عربستان به ارزش 400 میلیون دلار گزارش کرده است.

آنچه معلوم است یکی از هدفهای بوش از سفر به خاورمیانه ترساندن اعراب از ایران است. بوش می خواهد در مقابل اسراییل یک دشمن فرضی جدید به نام ایران برای اعراب بتراشد تا توجهات از اسراییل دور شود و ایران تحت محاصره سیاسی-امنیتی کشورهای عربی قرار گیرد. اما آنچه تاکنون مسلم شده این است که آنچه در آمریکا روی کاغذ خوب به نظر می آید در بین جهان عرب کمتر و کمتر متقاعد کننده به نظر می رسد. روزنامه عکاظ چاپ عربستان می نویسد:« جهان عرب نیازمند برقراری پل ارتباطی با ایران و ایجاد اطمینان فراوان در سطح ملی و رسمی با آن کشور است. عمروموسی دبیر کل اتحادیه عرب نیز در مصاحبه یکشنبه پیش خود با اشاره به مناسبات اخیر میان ایران و کشورهای عربی می گوید:«کشورهای عربی در حال استفاده از حق خود برای برقراری رویکرد خاص خود با ایران هستند. حال که ایران برنامه تسلیحات هسته ای در دست اجرا ندارد چرا ما باید ایران را منزوی کنیم؟»

با وجود اظهارات ضد ایرانی آمریکایی ها ایران بارها تاکید کرده که برنامه هسته ای آن صلح آمیز بوده و خواهان امنیت، ثبات و شکوفایی کشورهای منطقه است و اتفاقاً حضور بیگانگان از جمله آمریکا را عامل ناامنی و بی ثباتی خاورمیانه بویژه خلیج فارس می داند. مسلماً برقراری صلح و ثبات و پایداری در خاورمیانه بدون ایران که قدرت بزرگ منطقه به حساب می آید امکان پذیر نیست.

بوش به هیچ یک از اهداف آشکار و نهانش در سفر به خاورمیانه دست نخواهد یافت و نهایتاً شاید به گرفتن چند عکس یادگاری در کنار سران کشورهای عربی بسنده کند. بی شک کسانی که کنار بوش با لبخند عکس می گیرند روزی باید جواب ملت و تاریخ کشورشان را بدهند. بی جهت نیست که سید حسن نصرالله استقبال سران عرب از بوش را نقطه سیاه تاریخ اعراب می خواند.

سفر بوش به خاورمیانه دیدار شومی است که تاکنون دامن صدها بی گناه در جنوب بغداد نوار غزه و منامه را گرفته است.

حمید امیدی